Sunday, January 13, 2008

نوشتم که...؟

این است رسم مردمان زبان نا فهممان
خالی می کنندت،خالی و پوشالی
خالی از زمین،از آسمان
...قلم می شکنند،روح می درند
سرکوب،سرکوب،سرکوب
و در مغزت صدایی است
صدای دارکوب
دارکوب ذهن تو،نه
دارکوب روح تو
دارکوب روح من
روح ما
تق،تق،تق
و سوراخی به بزرگی قبر

3 comments:

Anonymous said...

darkob ke sahle kermha mokh mikhorand

Anonymous said...

بگذار خالی ات کنند
تو پر خواهی شد
از احساسی که برای مبارزه خواهی یافت
بگذار بشکنند هر چه را که خواهند
آنها کاری با کسی ندارند
تنها با خودشان کار دارند
همین که صاحب روح تو نیستند
برایت نعمت بزرگییست
اشتباه نکن
روح ِ تو صاحبی قدرتمند دارد
و نگهبانی هفت تیر به دست
آنچه سوراخ می شود
تکه ای از آسمان است
همان جایی که آن آدمها از آنجا هبوط کرده اند به زمین
سوراخی به بزرگی قبر
آنها عروج نخواهند کرد
روح تو برای آنها در رنج است
و گرنه روح تو
تکه های پیوسته ای از نور و روشنائی ست.
و قلمت مقدس .

Anonymous said...

sry,moddaty nabo0dam mariz bo0dam....
be bozorgye yek ghabrestan....por a ghabrhaye khali....